علی نازمعلی نازم، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 18 روز سن داره

علی گوگولی

اولین های ناز پسرم

  پسر کوچولوی مامان یه شیطونی دیگه یاد گرفته! مبارکه مبارک پسر قندعسلم شروع کرده به کف زدن برای خودش کف میزنه و با صدای بلند آواز میخونه مامان فدای شیطونی هات بشه که هر روز خوشمزه تر از قبل میشی     ...
15 شهريور 1394

شعرهای کودکانه

                                                      گربه من ناز نازیه همش به فکر بازیه یه توپ داره قلش می ده می گیره باز ولش می ده گربه لیلی باهوشه اما زیاد بازیگوشه یه توپ داره رنگ و وارنگ می زنه به شیشه دنگ و دنگ گربه من نازنازیه همش به فکر بازیه شب ها همیشه وقت خواب می ره می خوابه تو رختخواب ...
15 شهريور 1394

شعرهای کودکانه

اتل متل یه بابا ببین چه مهربونه تموم اهل دنیا قدر اونو می دونه اتل متل یه مادر مثل ستاره روشن جاش توی قلب منه میون باغ و گلشن ...
15 شهريور 1394

علی نازم

حسی دارم.حسی زیبایی . حسی عجیب.حس مادر شدن، دیگر برای خود نبودن، بودن برای تو برای تو که تکه ای از وجودم هستی. دلتنگ شدن برایت، نگرانی برایت و زیستن برایت. دیگر آن دختر سر به هوا با شیطنت ها و خنده ها و گاهی اشکهای همیشگی نیستم. مادر شده ام، قوی شده ام، شاداب تر از قبل شده ام. هستی ام را با تو به اشتراک گذاشت. تمام هستی ام را. پسر عزیزتر از جانم تمام هستی من شدی تمام عمر من. تمام لحظه هایم با بودن تو میگذرد.پسر گلم علی جانم، به جانم وابسته شدی، تمام جان من شدی. تک تک لحظه های عمرم را تقدیم تو میکنم تا رشد کنی و پا بگیری، زبان باز کنی و بخندی و بدوی و شادی کنی تمام عمر من ارزانی تو ...
13 شهريور 1394

علی و مهلا و مانیا

شیطون مامان، اونقدر مهلا و مانیا رو  دوست داری که وقتی میریم خونه مامان جون اینا تا صدای اونا رو میشنوی خودتو از کریر پرت میکنی پایین. اونا هم تا تو رو میبینن بدو بدو میان و برای بغل کردنت دعواشون میشه ماه رمضون خونه مامان جون: ...
13 شهريور 1394

مناسبتهای گل پسرم

ماه رمضون امسال خیلی بهمون خوش گذشت. چون بابایی زود از اداره برمیگشت و کلی باهم بازی میکردیم. من بیچاره هم که از صبح میموندم تو آشپزخونه تا اذان مغرب. باهم ظهرها مینشستیم و ناهار میخوردیم ولی یواشکی دیگه! چون بابایی تو گرمای ظهر با زبون روزه میومد خونه. البته ناهار جنابعالی هم فقط فرنی بود چون عاشق فرنی هستی کوچولو! البته وقتی میرفتیم مهمون افطار واسه شما هم یکم سوپ میریختم. اینم عکس شازده پسرم بغل باباجونش روز نوزده رمضان: ...
13 شهريور 1394
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به علی گوگولی می باشد