بهار داره میاد
این اواخر سرم به خونه تکونی گرم شده بود، قبل از عید حسابی همه جای خونه رو تمیز کردم، چون تو کوچولو بودی و وقت زیادی ازم میگرفتی فرصت نمیکردم زیاد به خونه برسم ولی این اواخر که واسه خودت آقایی شدی منم وقت آزادم بیشتر شده، تمام کمد ها و کابینت ها رو ریختم بیرون و حسابی تمیز کاری کردم البته واسه تو هم بد نشد ها... سرگرمی جدید برات پیدا شده بود به همه چی دست میزدی و از دیدن چیزهای جدید که قبلا از دیدت پنهون بود ذوق زده میشدی،بالاخره روز بیست و چهار اسفند ماه هم یه خانم کارگری اومد کمکم کرد و بالاخره پرونده خانه تکانی عید امسال هم بسته شد ولی حسابی از کت و کول افتادم، تو هم بیشتر از من چون پا به پای ما داشتی کار میکردی و با زور از نردبان بالا میرفتی، حسابی خسته شدی پسرم دستت درد نکنه
به مامان کمک کردی حسابی همه جا رو دستمال کشیدی
میرفتی بالای نردبون و واسه خودت کیف میکردی، به زور میاوردیمت پایین
تو اون شلوغی خونه تکونی یه سری هم به جلفا زدیم تا استراحتی کرده باشیم
کلیسای سنت استپانوس
مرد کوچک خانه ما رفته واسه صبحانه نون گرفته