تابستان 97
گل پسر مامان تابستان امسال هم از راه رسید و با گرمتر شدن هوا ما هم راحت تر شدیم چون دیگه کلی لباس کت و کلفت تنت نمیکنم امسال تابستون سه سال و نیمه شدی وای که چه کیفی داره تماشای بزرگ شدنت، امسال تابستون هم مثل سالهای پیش حسابی با هم گشت و گذار کردیم، میرفتیم طبیعت و پیک نیک، دو دفعه هم رفتیم شمال یه بار با مامانی اینا و یکبار با مامان جون اینا، خلاصه که از نظر من بهترین فصل سال تابستونه
ایناهم عکسای گل پسرم سه سال و نیمه ام تو تابستون نود و هفت
با اینکه تابستونه ولی شبهای تبریز همیشه خنکه، اینم یه شب عالی تو سیرک ایران و برزیل همراه مامان جون اینا، اولین بارته اومدیم سیرک
عاشق هندوانه
از گاز پیک نیک برای خودت ماشین ساختی و داری میرونی
آی ژست ات رو قربون
عاشقان شهربازی
کلاس مونته سوری
پسرکوچولوم در مهد
کلاس خلاقیت
بازی با خوکچه هندی خانم معلم
روز آب بازی و حمام عروسکها
خلاقیتهای گل پسری
عوارضی خودرو ها
میگی مامان یه خونه ساختم که جلوش پارکینگه
اولین طرح از آدم
داریم یاد میگیریم خودمون لباس بپوشیم
اینجا هم شام رفتیم بیرون و جشن سه و نیم سالگی گل پسری رو گرفتیم 97/4/23
آب بازی در یک بعد از ظهر داغ تابستانی
صبحانه در پارک
عروسی عموجون، مامان جون به زور یه عکس ازت انداخته اونم تازه از خواب بیدار شدی و خواب آلویی هنوز
روز اردو در مهد
نقاشی با دست
خاطرات شمال ....