زمستان 97
پسر گلم وارد پنج سالگی شدی و من چقدر به خودم می بالم که سعی کردم هر لحظه از زندگی ام رو صرف تو بکنم، به خورد و خوراکت برسم به خواب و استراحت و لباس و تفریح ات، و از همه مهمتر به تربیت ات برسم، سعی میکنم همیشه نکات مثبت رفتاری رو یادت بدم با وجود اینکه خیلی خیلی شیطونی و گاهی یکجا بند نمیشی ولی همیشه رفتار درست و کلمات مثبت ادبی و احترام به بزرگترها رو بهت یاد دادم، امیدوارم همیشه تو ادب و شخصیت و درسخون بودن بدرخشی واقعا آرزوم اینه، زمستان سرد و برفی تبریز هم طبق معمول از راه رسید و وقتی که هوا خیلی سرد و برفی میشه نمیبرمت مهد کودک و تو خونه باهم بازی میکنیم و سرگرم میشیم ولی بقیه روزها با استقبال زیاد میبرمت مهد
تولد بابایی
تولد مهلا جونم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی