مهارتهای یازده ماهگیت
مهارتهای یازده ماهگیت علی کوچولوم، این چند هفته اخیر شاهد تغییرات زیادی شدم، چیزهای خیلی جدیدی یاد گرفتی، کم کم داره شخصیتت شکل میگیره، مامان قربون لبات بشه که با لحظه لحظه رشد تو منم جون تازه میگیرم، البته اینم ذکر کنم که حسااااااابی شیطونتر و یه ذره خیلی کوچولو شلوغ تر از قبل شدی
. خب اینم طبیعیه گلم
راه رفتنت خیلی منو خوشحال کرد، کم کم داری حرف هم میزنی، گوشی تلفنو میبری پشت گوشت(تقریبا میشه پشت گردنت) و با صدای بلند ا میگی، مثلا الو میگی. یا وقتی من تو آشپزخونم و تلفن زنگ میزنه هراسان چهاردست و پا میدوی و میگی ا...ا....ا، یعنی مامان بیا الو کن، یاد گرفتی از لیوان مایعات بخوری و دیگه توش غرغره نمیکنی،زیر انداز تعویض پوشکت رو خوب شناختی و تا رو زمین پهنش میکنم بدو بدو میای و میشینی روش، قطره چکان آهن رو از قطره چکان رانیتیدین تشخیص میدی وقتی میبینی آهنه دهنتو محکم میبندی ولی رانیتیدین رو دوست داری، وقتی خوشحال میشی رو زمین میشینی و پاهاتو دراز میکنی و شروع میکنی به چرخیدن دور خودت،و دست زدن، وابستگیت به پستونکت بیشتر شده، صبح که از خواب پا میشی با عکس خودت که زدیم به دیوار حرف میزنی، اسمشو گذاشتیم نی نی، البته تو بهش میگی e...تا میگم نی نی کو؟ فوری میگی: e البته به حالت کشیده، عاشق املت و دوغ و ماکارونی هستی، از چیزی خوشت نیاد یا دیگه سیر شده باشی قشنگ دستتو میکنی دهنت و تمام محتویاتشو میریزی بیرون 
.اسباب بازیهای محبوب تو لگن های پلاستیکی، ملاقه کفگیر
، آبکش و کرم ترک پای منه 
.تازگیا اصلا تو ماشین نمیشینی و همش اذیت میکنی مجبور میشم بیام پشت بغلت بگیرم!نون سنگک رو خیلی دوست داری منتها تو دست خودت،فعلا شش تا دندون داری، دوتا پایینی ها قشنگ بزرگ شدن
!تا بیدار میشی یکراست میری آشپزخونه و میوفتی به جون کابینتها و کشوها، به درشون قفل کودک زدم،به سیم و پریز هم از اول علاقه خاصی داشتی مخصوصا جویدن سیم
!قشنگ بابا و مامان میگی ولی دیگه جیز نمیگی نمیدونم چرا؟
خب بریم سراغ عکسای یازده ماهگی پرنس علی
وقتی از بوی چایی خوشت میاد
پدر و پسر خوش تیپ
وقتی مهلا مانیا و تامای رفتن تو اتاق بازی کنن و تو رو راه ندادن
یه روز خوب پاییزی تو شاهگلی
وقتی موقع ناهار خوابت میاد
هیس، پسرم داره مطالعه میکنه
وقتی از همه کارهای مانیا تقلید میکنی، یا اون از تو تقلید میکنه
شیطنت های زیر میزی
اینجا هم پسرخاله دختر خاله سردتون شده رفتین تو تخت مامان جون گرم بشین
