دو سالگیت مبارک عزیزدلم
پسر گلم، عشق مامان و بابا تولدت مبارک
نفس مامان، یک سال دیگه بزرگتر شدی و بازهم یک تولد دیگه برای گل پسر خوشگل پسر خودم
امسال تم تولدت رو کفشدوزک انتخاب کردم ، یه روز که در حیاط باز بود یه کفشدوزک کوچولو اومده تو خونه و تو عاشقش شدی و کلی باهاش بازی کردی، حتی بهش غذا هم دادی، از اون به بعد هر وقت تو تلویزیون کفشدوزک نشون میداد یاد اون میوفتادی، منم تصمیم گرفتم تم امسالت رو کفشدوزک انتخاب کنم
علی کوچولوم، یک سال دیگه م از بهار زندگیت گذشت، امسال هم مثل پارسال چیزهای جدیدی یادگرفتی، هر سال که از عمرت میگذره فهیم تر و کامل تر میشی، بهت واقعا افتخار میکنم پسر گلم، تاج سرم، این اواخر حرف زدنت خیلی پیشرفت کرده، تقریبا تمام کلمات رو خوب ادا میکنی، جملات دو و سه کلمه ای هم میگی، مثلا بابا اومد، درو باز کن، چراغ خاموش شد، تازگیا به بابا "داوود " میگی،اونقدر چیزهای جدید یاد گرفتی که منو بابایی شگفت زده شدیم، شش تا رنگ زرد، سبز، نارنجی، قرمز سیاه و آبی رو خیلی خوب بلدی، به تاکسی میگی ماشین زرده، به بی آرتی میگی اوتوبوس قرمز، از حیوانات هم خیلی هاشو خوب بلدی و همه اینها رو مدیون سی دی های آموزشی بیبی اینیشتین هستم که خیلی با علاقه میشینی و چشم از تلویزیون برنمیداری، از حیوانات فیل، اسب، خرس( به خرسی میگی شرسی)، پاندا، ببر، شیر و.... رو همه بلدی، به طرز عجیبی تا نه میشماری، اینو دیگه بهت یاد نداده بودم نمیدونم از کجا یاد گرفتی؟ عاشق توپ بازی و تفنگ بازی با بابایی هستی، صبح ها هم فقط میخوایی دو سه تا پیاله و فنجون بدم تا آب بازی کنی و همه جا رو خیس کنی، وقتی میریم بیرون باید چراغ ها رو تو خاموش کنی، قشنگ میگی : چیلاخ...من... خاموش
یا دگمه ماشین لباسشویی رو تو باید بزنی و بقول خودت پرسیل بریزی توش، خییییلی بستنی دوست داری، به بابایی زنگ میزنی و میگی بستتی، اونم میگه باشه بستتی میخرم، البته میزارم روی شوفاژ تا کاملا آب بشه بعد با قاشق میخوری،برای خودت لغات مخصوصی داری
مثلا به آقای دکتر میگی آگیلا
به آب همچنان میگی بوده
به سیب زمینی میگی هوم بابا
به هندوانه میگی قاپده
به نارنگی میگی نانه نی
به تلفن میگی آگی
به جوراب میگی جیبا
به پاهات میگی اخی
به کامپیوتر میگی کامپته
به بادکنک میگی بادبوا
به بالش میگی باله لی
به شیر میگی ده
به بستنی میگی بستتی
به شیشه شیرت میگی فوفه
به کباب میگی بی پیBP
در حال حاضر بیست تا دندون داری، وزنت :13/800 وقدت 92 سانتی متره، این اواخر هم بخاطر دندونهای آسیات و هم بخاطر سرماخوردگیت اشتهات کم شده وگرنه وزنت 14 کیلو شده بود، بردمت دکتر برای کنترل گفت وزنت پایین اومده، خوشبختانه زمستان امسال با اینکه خیلی سرد بود و اکثرا بیرون بودیم ولی زیاد سرماخوردگی شدید نداشتی یکی دو بار اونم خفیف که خود درمانی کردم، آدرس ها رو خوب بلدی مخصوصا خونه خودمون، خونه مامانی، خونه خاله تا میرسیم به سربالایی ولیعصر داد میزنی مانی، مهله(به مهلا میگی)، وقتی بیرونیم و از جلوی خونمون رد میشیم جیغ و داد میندازی که : امیز ...امیز
خب دیگه برسیم به تولدت، تولد امسالت پنجشنبه بیست و سوم دی ماه با حضور مامان جون اینا و خاله ها و مامانی اینا به صرف شام برگزار شد، خیلی بهت خوش گذشت مخصوصا که اکثر کادوهات ماشین بود، تم تولدت رو هم حسابی دوست داشتی، دست همه مهمونهامون درد نکنه که زحمت کشیدن و تشریف آوردن
یکی از دوستهام هم زحمت کشید و آتلیه سیارش رو آورد خونمون و از تو عکسهای خیلی خوشگلی گرفته که اگه بدستم برسه اینجا میزارم
تزیینات کفشدوزکی، برات کلاه کفشدوزک هم درست کرده بودم که اصلا نزاشتی رو سرت بمونه
غنچه گلم در حال بریدن کیک دو سالگیش
به اینا میگفتی اوت
اینا هم غذاهای کفشدوزکی، فرصت نشد از سفره عکس بندازم
مرباهای خودم پز
اینم یکی از عکسهای آتلیه، هنوز روتوش نشده
یکی یدونم تولدت مبارک باشه، انشالاه صد و بیست سال تنت سالم و موفق و روزگار به کامت باشه نفس مامان